کتاب عقل در برابر جنون
کتاب عقل در برابر جنون یا نقشهٔ عقل برای خوشبختی اثری از آدام فیلیپس روانشناس مشهور بریتانیایی است که با ترجمه سیدعباس سیدین به چاپ رسیده است. او در این کتاب درباره مرزهای عقل و جنون در انسان سخن میگوید.
55.000 تومان Original price was: 55.000 تومان.13.200 تومانCurrent price is: 13.200 تومان.
معرفی کتاب عقل در برابر جنون:
ایده راه وبسایت ارائه دهنده کتاب های صوتی و الکترونیک اینبار با انتشار کتاب عقل در برابر جنون با تخفیف ویژه که از دسته کتاب های روانشناسی میباشد در خدمت شما کاربران گرامی میباشد.
در صورت درخواست مکرر شما کاربران، ایده راه امکان دانلود کتاب عقل در برابر جنون pdf را برای شما عزیزان فراهم خواهد ساخت.
در کتاب عقل در برابر جنون اثر آدام فیلیپس با بهرهگیری از تجارب خود در زندگی و ارائهی ایدههای طلایی، شما را به مسیری هدایت میکند که در انتهایش با سعادت و کامیابی روبهرو خواهید شد. این اثر بینظیر به افرادی که میخواهند زندگی عاقلانه توام با آرامش داشته باشند، کمک شایانی خواهد کرد.
درباره کتاب عقل در برابر جنون:
از قدیم، عاقل بودن را به معنای نداشتن بیماری روانی توصیف میکردند. نوشتههای مربوط به دیوانگی و جنون کل کتابخانهها را پر کرده، اما تاکنون فردی مشخصاً به عاقل بودن نیندیشیده است.
جنون همواره در تمام دوران زندگیمان از کودکی گرفته تا بزرگسالی وجود داشته، گویی دیوانگی بخشی از هویتمان شده است. بارها و بارها در مورد نشانههای جنون خواندهایم و شنیدهایم اما خیلی کم در مورد عقل و عاقل بودن صحبت کردهایم! به راستی عاقل کیست و چه ویژگیهایی دارد؟
آدام فیلیپس (Adam Phillips) با توجه به تسلطی که به تاریخ، ادبیات و روانشناسی دارد در کتاب عقل در برابر جنون (Going Sane: Maps of Happiness) شما را به میدان جنگ منحصر به فردی میبرد؛ میدانی که در آن با عقل و دیوانگی روبهرو میشوید تا از اسرار شهرت جنون باخبر شوید و بدانید که فرد عاقل چه خصوصیاتی دارد و چطور میتوانید از حصار دیوانگی درآیید.
آدام فیلیپس لایههای زندگیمان را تا عمیقترین بخشهایش کنار میزند تا به ما نشان دهد که به عنوان انسان، والد، معشوق و… چطور میتوانیم جایی برای عاقل بودن و رویکردی متعادل به زندگی باز کنیم.
او در آغاز به تعریف و توصیف عاقل و دیوانه میپردازد؛ اینکه عقل و عاقل بودن بر خلاف جنون انسانها را برای نوشتن دربارهی آن ترغیب نخواهد کرد و هیچ داستانی در رابطه با زندگی عاقلانه وجود ندارد.
پس از پرداختن به این مسائل وجود عقل در حوزههای گوناگون زندگی را مورد بررسی قرار میدهد؛ اینکه اگر فرزند عاقلی تربیت کنیم، رابطه زناشویی عاقلانهای داشته باشیم و … کیفیت و کمیت زندگیمان چگونه خواهد شد.
امید است با خواندن صفحات این کتاب و آگاهی از عقل و خرد این نکته را دریابید که عاقل بودن یعنی به درک و شناخت سردرگمی خود و نیازی نیست برای پنهان کردن آن دست به دامان دیوانگی شویم.
جملات برگزیدهی کتاب عقل در برابر جنون:
– و اگر هم، از بد حادثه، آدمها یکدیگر را بفهمند، هیچگاه نخواهند توانست به توافقی برسند. (شارل بودلر)
– در زمانهای زندگی میکنیم که دیدگاهها دارند عوض میشوند و بنیانها به لرزه افتادهاند… در چنین شرایطی همهی ما دلایلی برای ترس و عدم اطمینان داریم. وقتی بنیان غایی دنیای ما زیر سؤال میرود، دنبال پناهگاه میگردیم. با دستپاچگی خودمان را با نقشها و جایگاهها و هویتها و روابط بینفردی مشغول میکنیم…
من میخواهم به آن تجربههای متعالی که گاهی از دل روانپریشی بیرون میآیند، دست پیدا کنم؛ به آن تجربههای امر مقدس که چشمهی زندهی ادیاناند. (پولتیک تجربه)
– ما فرزندان آشوبیم و ساختار بنیادی تغییر بهسوی نابودی است. در ریشه فقط فساد است و موج مهارناپذیر آشوب. هدفی نیست و تنها جهت باقی مانده است. این چشمانداز بیروحی است که در نگاه عمیق به قلب جهان باید بدون احساساتیشدن بپذیریم. (قانون دوم، 1986)
– آن سختگیری و سرسختی قابل ستایش در سرنگون کردن احساساتیگری کیهانی را نباید با فقدان هدف شخصی اشتباه گرفت. تصور این است که کیهان هیچ هدف یا سرنوشت غایی ندارد، اما آیا کسی از ما امیدهای زندگیاش را به سرنوشت غایی کیهان گره میزند؟
البته که نه؛ نه اگر عاقل باشد. زندگی ما تحت فرمان همهجور بلندپروازی و برداشت نزدیکتر، گرمتر و انسانی است. (شکافتن رنگینکمان، 1998)
⭐پیشنهاد ویژه : 👈👈ده کتاب برتر دنیا 📚که در سال 2024 پرفروش هستند!😍
بخشی از متن کتاب عقل در برابر جنون:
مردم همواره از خودشان پرسیدهاند که آیا هملت دیوانه بوده است یا نه؛ نه اینکه عاقل بوده یا نبوده. خود کلمه که از ریشهٔ لاتین Sanus و فرانسوی Sain مشتق شده و در اصل به معنای بدن سالم صحیح و بدون بیماری است، وقتی نخستین بار در قرن هفدهم مطرح شد هم خیلی به صورت گسترده مورد استفاده قرار نمیگرفت.
شکسپیر هم فقط یک بار در هملت از آن استفاده کرده که احتمالاً جای تعجب نیست. حتی به نظر میرسد اینکه پولونیوس آن را بهکار میبرد هم تعجبی نداشته باشد. پولونیوس هم مثل دیگر شخصیتهای نمایشنامه به این فکر میکند که هملت «دیوانه» است یا نه. شکسپیر در مجموع بیش از دویست بار از کلمهٔ دیوانه استفاده کرده است.
در هملت هم «دیوانه» همراه با همخانوادهاش «دیوانگی»، سیوپنج بار بهکار رفته است. در هملت مدام کلمات «دیوانه» و «دیوانگی» ردوبدل میشوند (اگرچه اغلب خود هملت این کار را نمیکند) چون ظاهراً این کلمات به ماجرا مربوطاند. انگار به مسئلهای اشاره دارند، اما درست نمیگویند مشکل چیست. دیوانگی بهراحتی تن به تعریف نمیدهد.
هیچکس کاملاً مطمئن نیست به چه اشاره میکند یا اینکه خود هملت درواقع چه منظوری از آن دارد. شخصیتهای نمایشنامه اغلب نمیفهمند هملت چه میگوید، اما او به آنها اطمینان میدهد که –دستکم خودشان میفهمند چه دارند میگویند. در این نمایشنامه «دیوانه» کلمهای است برای «گیج و سردرگم کننده».
پولونیوس از سر خیرخواهی به گرترود و کلاودیوس میگوید: «پسر بزرگوارتان دیوانه است. همچو کسی را من دیوانه میخوانم. چه، اگر خواسته باشیم دیوانگی راستین را تعریف کنیم، مگر جز این است که شخص دیوانه باشد و بس؟ ولی، بگذریم.» روشن است که پولونیوس با تعریف مشکل دارد.
«دیوانگی راستین» عبارت عجیبی است؛ چون دیوانگی شکلی از پنهانکاری است. دیوانگی راستین مثلاً میتواند صرفاً به معنای ادا درآوردن باشد. ممکن است به این فکر کنیم که آیا هملت ادا درمیآورد یا نه؟ آیا فقط تظاهر نمیکند که به تفاوت بین خودی که در انظار عموم نمایش میدهیم و خودی که در خلوت نشان میدهیم فکر میکند؟
به عبارت دیگر، دیوانگی معمولاً بهسوی نمایشگری میرود حتی وقتی نمایش خوبی نباشد. عاقلبودن معمولاً برعکس است. همانطور که پولونیوس بهطور ضمنی میگوید، دیوانه بودن میتواند به معنای ادای دیوانه بودن درآوردن باشد، اما عاقلبودن نمیتواند به معنای ادای عاقلبودن درآوردن باشد.
جنبهٔ نمایشگری دیوانگی یکی از سرنخهایی است که به ما تذکر میدهد در تصور عاقلبودن با چه دشواریهایی مواجهایم. دیوانگی هملت آدمها را به شک میاندازد، کنجکاویشان را برمیانگیزد و آنها را به حرف میکشد. دیوانگی، اگرچه کلمهای انتزاعی است، اما نوعی انتزاع قابل تجسم است. میتوانیم تصور کنیم که چطور عمل میکند.
عاقلبودن در عوض، اینطور پیش چشممان زنده نیست: درامی ندارد. آدم عاقل، برخلاف شخصیتهای «خوب» ادبیات، دیالوگ بهیادماندنی ندارد. انگار چندان واقعی نیست. به فرض که بتوانیم تجسمی از آدم عاقل داشته باشیم، باز هم چیز برجستهای نیست که به چشممان بیاید، تخت و یکنواخت است.
آنچه ممکن است دربارهٔ هملت برای چشم و گوش مدرن ما جالب توجه باشد، این است که عاقلبودن را صرفاً بهعنوان متضاد و نقطهٔ مقابل یا جایگزین دیوانگی به تصویر نمیکشد. وقتی از این کلمه استفاده میشود، پولونیوس آن را بهکار میبرد تا نشان دهد چقدر از بدیع بودن و هوش زیبای دیوانگی ادعایی هملت در شگفت است.
پولونیوس: (با خود) با آنکه این همه دیوانگی است، باز از منطق برکنار نیست. خداوندگار من! چهطور است که از جریان هوا کنار بروید؟
هملت: به گور بروم؟
پولونیوس: راست است که آنجا از جریان هوا برکنار است. (با خود) گاه جوابهایش چه پرمغز است! دیوانگی غالباً در نکتهپردازی چنان راست به نشانه میزند که بدان خوبی در امکان هوش و سلامت عقل نیست.
مقالات خواندنی ایده راه😃
ایده راه چند پیشنهاد کتاب خواندنی برای شما داریم:
- دانلود کتاب دختر گمشده اثری از گیلین فلین
- دانلود کتاب عقربه سرنوشت اثر فریدهلم برینکمایر
- دانلود کتاب آبنبات پسته ای اثر مهرداد صدقی
- دانلود کتاب یادداشت های شیطان نوشتهٔ لیانید آندرییف
خوشحال میشیم نظرات قشنگتون رو تو قسمت نظرات کتاب ببینیم😊
شبکههای اجتماعی ایده راه
- اینستاگرام: @idearah_ir
- تلگرام: @idearah_ir
- یوتیوب: @idearah_ir
با دنبال کردن ما در شبکههای اجتماعی، میتوانید از جدیدترین تخفیفها و محصولات ما باخبر شوید و از فرصتهای خرید بهرهمند شوید.
کتاب خاطرات سفیر
کتاب قانون ۱۰ برابر
کتاب قدرت مثبت اندیشی اثر نورمن وینسنت پیل
کتاب صوتی مدیر مدرسه
کتاب مردی به نام اوه
کتاب هنر ظریف بی خیالی اثر مارک منسون
Product Enquiry
دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.
محصولات پیشنهادی
دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.