Name: دانلود کتاب دوست باهوش من النا فرانته با 80% تخفیف -ایده راه
Price: 145000 IRR
Availability: InStock

برای امتیاز دهی به این پست کلیک کنید!👍

[Total: 0 میانگین: 0]

دانلود کتاب دوست باهوش من:

ایده راه وبسایت ارائه دهنده کتاب های صوتی و الکترونیک اینبار با انتشار کتاب دوست باهوش من با تخفیف ویژه که از دسته کتاب های رمان میباشد در خدمت شما کاربران گرامی میباشد.

در صورت درخواست مکرر شما کاربران، ایده راه امکان دانلود رایگان کتاب دوست باهوش من pdf را برای شما عزیزان فراهم خواهد ساخت.

درباره کتاب دوست باهوش من:

فرانته کتاب دوست باهوش من را در سال 2011 نوشت و به چاپ رساند. کتاب بالافاصله پس از انتشار با سیل تحسین خاص و عام مواجه گشت، و در صدر لیست پرفروش‌‌های معتبرترین سایت‌ها قرار گرفت. کتاب دوست باهوش من تاکنون به زبان‌های گوناگونی ترجمه شده، و افتخارات مختلفی را برای النا فرانته به ارمغان آورده است.

جومپا لاهیری که خود به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و شناخته‌شده‌ترین نویسندگان حال حاضر دنیا شناخته می‌شود، درباره کتاب دوست باهوش من (My Brilliant Friend)، اثر همتای ایتالیایی خود، النا فرانته (Elena Ferrante) چنین گفته است:

«شاهکاری بی‌چون و چرا! پس از آغاز مطالعه‌اش نمی‌خواستم هیچ کار دیگری انجام دهم…».

حالا احتمالاً بهتر می‌توانید عظمت کتابی را که درباره‌اش سخن می‌گوییم دریابید.

پیش از پایان بحث جا دارد به نکته‌ای دیگر نیز اشاره کنیم: اثر حاضر جلد اول از مجموعه‌ی «رمان‌های ناپلی» است که علاوه بر دوست باهوش من، شامل کتاب‌های «داستان یک نام جدید»، «آن‌ها که می‌روند و آن ها که می‌مانند» و «داستان کودک گم شده» می‌شود.

اقتباس های سینمایی از کتاب دوست باهوش من

جالب است بدانید که کتاب دوست باهوش من، دستمایه‌ی یک اقتباس تلویزیونی بسیار درخشان بوده است: سریالی با همین عنوان که از سال 2018، به تهیه‌کنندگی شبکه‌ی HBO و کارگردانی ساوریو کوستانتسو پخش می‌گردد.

⭐پیشنهاد ویژه : 👈👈ده کتاب برتر دنیا 📚که در سال 2024 پرفروش هستند!😍

جوایز و افتخارات کتاب دوست باهوش من:

– قرار گرفتن در لیست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز
– نامزد جایزه کتاب سال Waterstones در سال 2015
– نامزد جایزه Europese Literatuurprijs در سال 2014
– برنده جایزه‌ی Jarl Hellemann – palkinto در سال 2016

⭐پیشنهاد ویژه : 👈👈ده کتاب برتر دنیا 📚که در سال 2024 پرفروش هستند!😍

نکوداشت‌ های کتاب دوست باهوش من:

– فرانته به راستی یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان حال حاضر است. (New York Times)

– یک رمان غنی و قدرتمند. (Barnes & Noble)

– رمان‌های فرانته، از جمله کتاب دوست باهوش من، آثاری بسیار شخصی‌ و جذاب‌اند. (The New Yorker)

– یک شاهکار مدرن از نویسنده‌ای تحسین‌شده. (goodreads)

درباره النا فرانته، نویسنده کتاب دوست باهوش من:

النا فرانته، زنی ناپلی است که با نام مستعار می‌نویسد و علاقه‌ای به آشکار شدن هویت اصلی‌اش ندارد هرچند خبرنگاران زیادی کاوش کرده‌اند تا این نویسنده را بشناسند و چند گزینه هم وجود دارد، اما بسیاری از خوانندگان ترجیح می‌دهند به حریم شخصی او احترام بگذارند و تنها از قلم این نویسنده‌ی متولد سال ۱۹۴۳ لذت ببرند.

اولین داستان این نویسنده در سال ۱۹۹۲ منتشر شد. این کتاب «عشق آزاردهنده» نام داشت و پس از استقبال فراوان از سوی خوانندگان، در سینمای ایتالیا هم موردتوجه قرار گرفت و از روی آن فیلمی ساخته شد. پس از آن او کتاب‌های روزهای رها شده و دختر گمشده را منتشر کرد و سپس به سراغ چهارگانه‌ی ناپلی رفت.

دوست باهوش من اولین کتاب این سری بود و پس از آن فرانته کتاب‌های «داستان نام خانوادگی جدید»، «داستان کسی که فرار می‌کند و کسی که باقی می‌ماند» و «داستان دختربچه‌ای از دست رفته» را نوشت که همگی با استقبال جدی مخاطبان مواجه شد. کتاب داستان دختربچه‌ی از دست رفته فرانته را کاندید جایزه‌ی من بوکر سال ۲۰۱۶ کرد.

بخشی از متن کتاب دوست باهوش من:

«اسم مادر رینو، رافائلا چرولو بود، ولی همه لینا صدایش می‌کردند. اما من، هرگز نه اولین اسم را استفاده کردم و نه دومی را. برای من، بیش از شصت سال، او همیشه لی‌لا بوده است. اگر یک بار و ناگهانی او را لینا یا رافائلا صدا می‌کردم، فکر می‌کردم دوستیمان تمام شده است.

حداقل سه دهه از زمانی که به من گفت می‌خواهد بدون هیچ ردی گم و گور شود، می‌گذرد و من تنها کسی‌ام که می‌دانم منظورش چیست. او هرگز به پرواز، تغییر هویت یا رؤیای زندگی در هر جای دیگری فکر هم نمی‌کرد و با این تصور که رینو با جسدش چه می‌کند و مجبور می‌شود تمام جزئیات تدفین را انجام دهد، از خودکشی هم منصرف می‌شد.

هدف لی‌لا چیز متفاوتی بود: او می‌خواست ناپدید شود. می‌خواست هر سلول بدنش گم و گور شود و هیچ چیزی از او پیدا نشود و از آن‌جا که او را خوب می‌شناسم یا حداقل فکر می‌کنم می‌شناسم، خوشحالم که راهی برای غیب شدن پیدا کرده است که حتا یک تار مو هم، هیچ‌جایی در دنیا از او وجود نداشته باشد.

روزها گذشت، ایمیلم را چک کردم، صندوق پُست را هم نگاه کردم، اما هیچ خبری نبود. معمولاً برایش نامه می‌نوشتم و او تقریباً هیچ‌وقت پاسخ نمی‌داد؛ عادتش بود. تلفن را ترجیح می‌داد یا وقتی به ناپل می‌رفتم تا صبح با هم حرف می‌زدیم.

دراور را باز کردم، داخل جعبه‌های فلزی را که توی آن‌ها همه جور وسایل نگه می‌داشتم به دقت گشتم. چیز زیادی توی آن‌ها نبود. خیلی چیزها را دور ریخته بودم به ویژه هر چیز مرتبط با لی‌لا را و خودش هم می‌دانست.

متوجه شدم که هیچ چیزی از او ندارم، حتا یک عکس، یادداشت یا یادگاری کوچک. شگفت‌زده شدم. امکان دارد که در تمام آن سال‌ها، هیچ چیز از خودش پیش من نگذاشته باشد یا بدتر، من نمی‌خواستم که چیزی از او در خانه داشته باشم؟ دومی درست است.

این بار من به رینو تلفن کردم؛ برخلاف میلم این کار را کردم. او، نه به تلفن خانه جواب داد و نه به موبایلش. غروب، زمانی که فکر می‌کرد وقت مناسبی است، تلفن کرد و با لحنی که در مخاطب احساس همدردی و دلسوزی ایجاد می‌کند، صحبت کرد.

«خبر جدیدی داری؟»

«هیچی.»

از این شاخه به آن شاخه می‌پرید. می‌خواست به تلویزیون برود، به برنامه‌ای که دنبال آدم‌های گمشده می‌گردند، و درخواست بدهد. از مادرش بخواهد که او را برای همه چیز ببخشد؛ التماس کند که برگردد.

با صبوری گوش کردم، سپس پرسیدم: «توی کُمدش رو گشتی؟»»