دانلود مجموعه کتاب در سرزمین پری‌ ها:

ایده راه وبسایت ارائه دهنده کتاب های صوتی و الکترونیک اینبار با انتشار مجموعه کتاب در سرزمین پری‌ ها با تخفیف ویژه که از دسته کتاب های رمان میباشد در خدمت شما کاربران گرامی میباشد.

در صورت درخواست مکرر شما کاربران، ایده راه امکان دانلود رایگان مجموعه کتاب در سرزمین پری‌ ها pdf را برای شما عزیزان فراهم خواهد ساخت.

درباره‌ مجموعه کتاب در سرزمین پری‌ ها:

مجموعه کتاب در سرزمین پری‌ ها درباره ناکجاآباد سرزمینی پر از جادوست. سرزمینی پر از پری‌ها و بچه‌ها، سرزمینی زیبا که در آن هیچ‌چیز غیرممکن نیست. دلتان می‌خواهد به ناکجاآباد بروید؟ دو راه بیشتر پیش رویتان نیست:

یک) باید خودتان دست‌به‌کار شوید و جزیره را پیدا کنید. اگر خوش‌شانس باشید و جزیره دلش بخواهد که پیدا شود، برای این کار به گرد جادویی نیاز دارید.

دو) جزیره خودش باید شما را پیدا کند. اگر ناگهان نسیمی خنک از دریا احساس کردید یا صدای زنگوله شنیدید، خوب دقت کنید، چشم‌هایتان را ببندید، شاید از ناکجاآباد سر درآورده باشید.

البته، راه سومی هم هست. مجموعه‌کتاب در سرزمین پری‌ها (Never Girls) را بخوانید!

تصویرسازی این مجموعه‌کتاب را جانا کریستی (Jana Christy) بر عهده داشته که با تصاویر ساده و جذاب خود به تجسم سرزمین شگفت‌انگیز پری‌ها کمک کرده است.

کتاب تصویری گرد جادویی موفق شده که در صدر پرفروش‌های نیویورک تایمز جای بگیرد، و این مجموعه‌کتاب از پرفروش‌ترین کتاب‌های چندجلدی کودکان در سایت آمازون به حساب می‌آیند.

اگر دوست دارید بدانید کیت، میا، لینی و گبی در این سرزمین چه می‌کنند. مجموعه کتاب در سرزمین پری‌ ها را دنبال کنید.

با کیکی تورپ نویسنده مجموعه کتاب در سرزمین پری‌ ها بیشتر آشنا شویم:

نویسنده‌ی آمریکایی کتاب حاضر بیشتر دوران کودکی خود را صرف خواندن، خیال‌پردازی و جست‌وجوی پری‌ها در جنگل کرده است و همین قوه‌ی تخیل به او در نوشتن کتاب‌های کودکان یاری رسانده است.

کیکی تورپ چندین کتاب برای کودکان و نوجوانان نوشته که تعدادی از آن‌ها به فارسی نیز ترجمه شده‌اند، از جمله سه کتاب از مجموعه کتاب در سرزمین پری‌ ها به نام‌های «گرد جادویی»، «راه مخفی» و «قاصدک آرزوها».

بخشی از متن کتاب های در سرزمین پری ها:

وقتی از آسیاب گرد جادویی برگشتند، پیریلا به دخترها گفت: «بیاین اتاق‌هاتون رو بهتون نشون بدم.»

کِیت متعجب پرسید: «مگه ما اتاق داریم؟»

پیریلا خندید و گفت: «معلومه، پس می‌خواستین کجا بخوابین؟ روی زمین؟»

برای کِیت مهم نبود. او همیشه دلش می‌خواست بیرون خوابیدن، زیر نور ستاره‌ها را امتحان کند.

پیریلا گفت: «زود باشین، کار پریِ چیدمان اتاق هم تموم شده.»

آخرین ذرهٔ نور هم از آسمان محو می‌شد. کِیت، میا، لِینی و گبی دنبال پری‌ها به طرف درخت بید مجنون بزرگی رفتند. نور از پایین درخت بید به برگ‌هایش می‌تابید، انگار خودِ درخت از داخل روشن بود.

تینکِر بِل شاخه‌ها را کنار زد و دخترها رفتند تو.

کِیت نفسش را در سینه حبس کرد. اتاق فوق‌العاده‌ای بود. چهارتا ننو اندازهٔ دخترها به شاخه‌های درخت بسته شده بودند. برگ‌های درخت بید مثل پرده دورشان آویزان بودند. چمن‌های مخملی هم به شکل دایره‌های تودرتو هرس شده بودند. از فانوس‌هایی که انتهای شاخه‌ها بسته بودند، نور ملایمی می‌تابید.

گبی از نزدیک به یکی از فانوس‌ها نگاه کرد. شش کرم شب‌تاب توی فانوس جمع شده بودند. با هیجان داد زد: «چراغ‌های کرمِ شب‌تابی!»

ننوها پُر از خزه بودند و رویشان ملحفه‌ای ابریشمی کشیده بودند تا تخت‌خوابی به شکل تاب درست کنند. میا در ننویی فرو رفت، یکی از بالش‌ها را روی صورتش گذاشت و بو کرد. گفت: «اوممم بوی گل رز می‌ده.»

پیریلا گفت: «با گلبرگ رز پُر شده. خوشِت می‌آد؟»

میا جواب داد: «این خوشگل‌ترین اتاقیه که تا حالا دیده‌ام.»